اسناد شهادت فاطمه (س) در کتب اهل سنت
1-ابن تیمیه نظریه پرداز بزرگ وهابیت، که تمام تلاشش این است که آثار أهل بیت (علیهم السلام) را از بین ببرد، قضیه هجوم به خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را نتوانسته انکار کند، خود ایشان صراحت دارد که هجوم به خانه وحی قطعی است؛ رفتن به درب منزل حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) بدون اجازه قطعی است.
ولی میگوید میدانید قضیه چیست؟ و چرا عمر درب خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را گشود؟ میخواست بگوید که علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) از بیت المال چیزی را مخفی کردهاند یا نه؛ و عمر میخواست آنها را میان مسلمانان توزیع کند!!!!!
ابن تیمیه میگوید:
إنه کبس البیت لینظر هل فیه شئ من مال الله الذی یقسمه و أن یعطیه لمستحقه، ثم رأى أنه لو ترکه لهم لجاز، فإنه یجوز أن یعطیهم من مال الفئ.
خلیفه دوم رفت درب خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را گشود و رفت داخل تا ببیند که چیزی از بیت المال را غصب کردهاند تا آنها را بردارد و میان مردم توزیع کند.
منهاج السنة، ج4، ص245
ایشان قضیه هجوم به خانه وحی را نتوانسته انکار کند، چون میداند که خیلی روشن است، ولی دنبال توجیه است.
2- بلاذری در انساب الاشراف، ج1، ص586، قضیه هجوم به خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) و آتش آوردن برای آتش زدن آنجا را، به عنوان قضیه قطعیه تلقی میکند. روایتش هم صحیح است.
3- در کتاب ملل و نحل شهرستانی، ج1، 57 میگوید:
إن عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتى القت الجنین من بطنها و کان یصیح احرقوا دارها بمن فیها و ما کان فی الدار غیر على و فاطمة و الحسن و الحسین.
عمر آنچنان در روز بیعت، به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) لگد زد که جنین داخل شکم ایشان سقط شد. عمر فریاد میزد که آتش بزنید خانه را با همه ساکنانش. غیر از علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) و امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) کس دیگری در خانه نبود.
4- مقاتل بن عطیه میگوید:
جمع عمر الحطب علی دار فاطمة و احرق باب الدار و لما جاءت فاطمة خلف الباب لترد عمر و أصحابه، عصر عمر فاطمة خلف الباب حتى أسقطت جنینها، و نبت مسمار الباب فی صدرها، و سقطت مریضة حتى ماتت.
عمر آتش جمع کرد در پشت درب حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) و خانه را آتش زد … .
الامامة و الخلافة مقاتل بن عطیه، ص160، با مقدمه دکتر حامد داود – ابن ابی شیبه در مصنف خود، ج8، ص572- آقای صفدی در الوافی للوفیات، ج5، ص347 – ابن قتیبه دینوری در الامامة و السیاسة، ج1، ص30 با تحقیق آقای شیری
البته آقایان میگویند که کتاب الامامة و السیاسة برای ابن قتیبه نیست؛ این حرف بی اساس است و برای اینکه بخواهند حقائقی را که ایشان نقل کرده، زیر سؤال ببرند، آمدند اصل انتساب کتاب به ایشان را زیر سؤال بردند. حال آنکه شخصیتهای برجسته أهل سنت میگویند که این کتاب برای خود ابن قتیبه دینوری است. ابن حجر هیثمی در تطهیرالجنان، ص72؛ ابوبکر بن عربی ناصبی در العواصم من القواسم، ص248؛ فرید وجدی در کتاب دائرة المعارف قرن 20، ج2، ص754 و سایرین میگویند این کتاب برای ایشان است.
5- از علمای معاصر أهل سنت، آقای محمد حافظ ابراهیم، شاعر مشهور نیل، از بزرگان مصر است که قضیه هجوم به خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را در قصیدهای از فضائل و مناقب عمر آورده است:
و قولة لعلی قالها عمر أکرم بسامعها أعظم بملقیها
حرقت دارک لا أبقی علیک بها إن لم تبایع و بنت المصطفى فیها
ما کان غیر أبی حفص بقائلها أمام فارس عدنان و حامیها
چه سخن بزرگ و ارزشمندی زد عمر که خانهات را آتش میزنم، با اینکه دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه است، اگر بیعت نکنی. مگر کسی شجاعت کسی اینگونه داشت غیر از عمر که به علی اینچنین بگوید. علیای که خودش یکه تاز میدان شجاعت و فاتح تمام میدانها است. به علی چنین حرفی زدن، شجاعت عمر میخواهد.
دیوان حافظ ابراهیم، ج1، ص82
6- عبدالفتاح عبدالمقصود که از شخصیتهای برجسته مصر است، قضیه هجوم به خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را در کتاب الامام علی بن ابیطالب، ج1، ص190 تا 192 مفصل آورده است.
7- امام الحرمین جوینی – استاد ذهبی است و ذهبی از او اینگونه تعبیر میکند:
امام المحدث الأوحد الأکمل.
پیشوا و محدث یگانه و کمال یافته.
او از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میکند:
در حالیکه از دنیا میرفت، به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) نگاه کرد و اشک از چشمان پیامبر سرازیر شد و فرمود:
و إنی لما رأیتها ذکرت ما یصنع بها بعدی، کأنی بها و قد دخل الذل بیتها و انتهکت حرمتها و غصبت حقها و منعت إرثها و کسر جنبها و أسقطت جنینها و هی تنادی: یا محمداه! فلا تجاب و تستغیث فلا تغاث، فتکون أول من یلحقنی من أهل بیتی، فتقدم علی محزونة مکروبة مغمومة مغصوبة مقتولة. فأقول عند ذلک: أللهم العن من ظلمها و عاقب من غصبها و أذل من أذلها و خلد فی نارک من ضرب جنبها حتى ألقت ولدها، فتقول الملائکة عند ذلک: آمین.
وقتی چشمم به زهراء افتاد، به یادم افتاد مصائبی که بعد از من بر سر زهراء خواهد آمد. گویا میبینم که ذلت وارد خانه او شده، احترام او را هتک کردند، حق او را غصب کردند، ارث او را جلوگیری کردند، پهلوی دخترم را شکستهاند، جنین او را سقط کردهاند، دخترم را میبینیم که فریاد یا محمدا میزند، ولی کسی او را جواب نمیدهد، هر چه ناله میکند و فریادرسی میخواهد، کسی به فریادش نمیرسد. دخترم زهراء، اول کسی است که از اهل بیت من پیش من خواهد آمد. زهراء پیش من خواهد آمد، در حالیکه محزون و غمناک و حقش غصب شده و او را به شهادت رساندهاند.
فرائد السمطین لإمام الحرمین الجوینی، ج2، ص35-34