بي فرهنگي هايي که برخي «زرنگي» مي پندارند
معناي واژه هاي «زرنگي» و «آدم زرنگ» مي تواند تعابير مختلفي داشته باشد. برخي از مردم به اشتباه اين ?واژه به معناي زير پا گذاشتن حقوق ديگران، رعايت نکردن قانون و ناديده گرفتن آداب اجتماعي در نظر گرفته مي شود.
بي فرهنگي هايي که برخي «زرنگي» مي پندارند
معناي واژه هاي «زرنگي» و «آدم زرنگ» مي تواند تعابير مختلفي داشته باشد. گاهي اوقات زندگي به ذکاوت و استعداد در انجام موفقيت آميز کارها اتلاق مي شود گاهي نيز به توانايي هاي ذهني و جسمي؛ متاسفانه در انديشه برخي از مردم به اشتباه اين ?واژه به معناي زير پا گذاشتن حقوق ديگران، رعايت نکردن قانون و ناديده گرفتن آداب اجتماعي در نظر گرفته مي شود. در ادامه به ?? عملي که بعضي افراد از آن تعبير به «زرنگي» مي کنند اشاره مي کنيم:
? عبور از چراغ قرمز
رانندگاني که با ديدن چراغ زرد به جاي کم کردن سرعت خود پاي شان را روي پدال گاز فشار مي دهند تا گرفتار چراغ قرمز نشوند، به دليل اين که چند ثانيه اي جلو بيفتند، تصور مي کنند با عملي هوشمندانه زرنگي کرده اند که ولي اين کار سبب افزايش احتمال تصادفات در معابر و تقاطع خيابان ها مي شود و در اصل ريسک صدمات جاني و مالي را افزايش مي دهد.
? عبور از لاين مخالف
ترافيک شهر طاقت فرسا و خسته کننده است ولي اين دليل نمي شود در خياباني ?طرفه زماني که پشت انبوهي از اتومبيل ها گير افتاده ايم و لاين مخالف خلوت است از خط ممتد تجاوز کرده و با سرعت زياد در لاين مربوط به مسير مقابل از کنار بقيه عبور کنيم. اين اوج بي فرهنگي است.
? اشتباه در پس گرفتن باقي پول
حتما زياد برخورد کرده ايد زماني که اقدام به خريد کالايي مي کنيد، فروشنده به دليل تراکم کاري در برگرداندن باقي پول شما اشتباه کرده و مبلغ بيشتري را بازمي گرداند شما متوجه مي شويد، آيا اشتباه فروشنده را به او يادآوري مي کنيد و وجه اضافي را به او بازمي گردانيد؟ گاهي در بانک ها نيز از اين قبيل اشتباهات رخ مي دهد و بايد وجه دريافتي اضافه را برگردانيد، مطمئنا مايل نيستيد پول ناسالمي در زندگي شما وارد شود!
? کم کاري در محل کار
برخي کارمندان کم کاري و انجام ندادن مسئوليت هاي شان به طور کامل و در وقت مقرر را نوعي «زرنگي» مي پندارند و سعي مي کنند تا حد امکان از بار وظايف شان کم کنند، زمان غيرمعقولي را به انجام کارهاي شخصي، غيبت و بيکاري مي پردازند و در انتها احساس مي کنند سر شرکت و مديران خود را کلاه گذاشته اند؛ معمولا اين گونه افراد هميشه در همان رده شغلي خود باقي مي مانند و هيچ گونه پيشرفت در مقام و درآمدشان حاصل نمي شود.
? زيرآب زني در محل کار
عمل زشت و ناپسند ديگري که ممکن است به «زرنگي» تعبير شود، توطئه چيني عليه ديگر کارمندان است که باعث شود از کار اخراج شده يا وجهه شان تخريب شود، حسادت و انگيزه هاي مادي ممکن است باعث شود فردي با القاي مسائل نادرست در ذهن مدير شرکت باعث بيکار شدن همکارش شود و بعد از آن احساس «زرنگي» کند در صورتي که اين عمل بسيار زشت و برخلاف همه موازين اجتماعي و اخلاقي است.
? استفاده غيرمجاز از خدمات بيمه اي ديگران
گران بودن هزينه هاي درماني و مخارج بيمارستان ها دليل بر اين نيست که فردي براي دريافت خدمات درماني از دفترچه فرد ديگري استفاده کند و آن را «زرنگي» تصور کند با اين کار دودش به چشم سازمان هايي که به شما خدمات مي دهند خواهد رفت.
? هجوم براي دريافت نذورات
در ايامي که به مناسبت هاي مذهبي نذورات و غذاهاي نذري به عموم ارائه مي شود متاسفانه برخي افراد که گاهي وضعيت مالي بسيار خوبي نيز دارند با اتومبيل هاي خود در خيابان ها به دنبال مراکز نذري رفته و اتومبيل خود از انواع غذاها پر مي کنند و اجازه نمي دهند خانواده هاي نيازمند سهم بيشتري ببرند. بعد هم هر کسي بيشتر نذورات جمع کرده باشد در تصور خود «زرنگ تر» است.
? پرخوري در مهماني ها
شايد برخورد کرده باشيد با اشخاصي که در مهماني ها همانند ميدان جنگ به فکر جمع آوري غنائم و استفاده هرچه بيشتر و بهينه تر از موادغذايي و امکانات ميزبان هستند و هنگام صرف غذا حداکثر تلاش خود را براي انباشتن انواع غذاها مي کنند اين گونه افراد به نوعي حس زرنگ بودن درون شان موج مي زند.
? تعويض البسه پس از استفاده
موضوع ديگري که گاهي مشاهده مي شود اين است که فردي پس از خريد لباس از آن در مراسمي استفاده کرده و روز بعد به بهانه هاي مختلف اقدام به پس دادن جنس به فروشنده مي کند و در ذهن خود براي اين «زرنگي» احساس غرور و رضايت مي کند.
? تقلب در امتحانات
افرادي که در امتحانات از انواع و اقسام روش هاي کلاسيک و نوين تقلب در امتحان بهره مي برند و به اين ترتيب از پس سوالات دشوار در امتحان مربوطه برمي آيند، بايد بدانند تقلب در حقيقت نوعي کلاه گذاشتن بر سر خودشان است و نه «زرنگي». دانشجويي که از طريق تقلب به مدرک دست يابد مطمئنا نخواهند توانست در بازار کار موفق شود.
مجله تپش