ولادت امام جواد علیه السلام
امام جواد عليه السلام
در سال 202 امام جواد(ع) براي ديدار پدر بزرگوارش به خراسان مسافرت ميکنند. ابوالحسن بيهقي در کتاب خود به گزارش اين سفر پرداخته و ذکر مي کند که امام جواد(ع) در اين سفر 7 ساله بود.در سال 203 ق.امام رضا(ع) توسط مأمون در طوس با انگور زهرآلود به شهادت ميرسد و امامت امام جواد(ع)آغاز ميشود که مدت 17 سال طول کشيد.
در سال 204 ق. مأمون به بغداد وارد مي شود و آنجا را پايتخت قرار مي دهد. وي پس از يک هفته، دستور داد لباس سبز را که نشانه علوي بودن بود، از تن درآورند و لباس سياه که علامت عباسيان بود، بر تن کنند. در همين سال امام جواد(ع) به دعوت مأمون وارد بغداد شد. در اين سفر، مأمون بين امام و قاضي القضات بغداد، به نام يحيي بن اکثم با حضور علما و فقها مناظره اي تشکيل داد که امام(ع) ـ در اين زمان که 9 سال داشت - با سربلندي از مناظره بيرون آمد. مأمون زمينه ازدواج امام جواد(ع) با ام الفضل دخترش را فراهم کرد.
هدف مأمون از اين ازدواج، اولاً: رسيدن به نوعي شهرت و اعتبار از طريق داماد جوان و دانشمندش، ثانياً: از دامادي امام به عنوان تأييد و مشروعيتي بهره برداري کند، و ثالثاً: امام(ع) را در درون منزل نيز مورد کنترل قرار دهد و رابعاً: به نوعي خود را در شهادت پدرش امام رضا(ع) - که همه، مأمون را متهم به قتل او ميدانستند - تبرئه کند.در سال 205 ق. امام جواد(ع) همراه همسرش ام الفضل از بغداد به مدينه بازگشت.
امام در سال 211 ق. با سمانه مغربيه ازدواج کرد و در سال 212 امام هادي(ع) در مدينه به دينا آمد. در سال 213 ق. موسي مُبرقع، پسر امام جواد(ع) در مدينه متولد شد. او در سال 256 ق. وارد قم شد و در سال 296 ق. در اين شهر رحلت نمود. وي اولين فرد از سادات رضوي است که وارد قم شد. وي جد بُرقعي ها و رضوي هاست. در سال 214 ق. نيز حکيمه خاتون دختر امام جواد(ع) متولد شد که ايشان در سال 274 ق. در سامرا وفات نمود. در سال 215 ق امام بار ديگر از مدينه به بغداد سفر نمود و از آنجا براي ملاقات با مأمون به تکريت سفر کرد و سپس امام به همراه همسرش ام الفضل در ايام حج به مکه مشرف شد و آنگاه به مدينه رفت و در آنجا اقامت گزيد.
در سال 218 امام جواد(ع) از مدينه به مکه سفر کردند که امام هادي(ع) نيز همراهش بود. در محرم 220 ق. امام جواد(ع) از مدينه به بغداد سفر کرد و هنگام خروج از مدينه، امام هادي(ع) را وصي خود قرار داد و به همراه همسرش ام الفضل وارد بغداد شد. معتصم ابتدا از امام(ع) به خوبي پذيرائي کرد و به او هداياي زيادي داد و سپس او را ممنوع الملاقات نمود. در ذيقعده همان سال امام جواد(ع) به دست همسرش ام الفضل با همدستي برادرش جعفر بن مأمون و عمويش معتصم به شهادت رسيد. معتصم و جعفر، سمّي را در انگور رازقي تزريق کردند و براي ام الفضل فرستادند. ام الفضل نيز آنرا در ميان کاسه اي گذاشت و جلو همسر جوانش امام جواد(ع) نهاد و از آن توصيف بسيار نمود. سرانجام امام جواد(ع) از آن انگور خورد و طولي نکشيد آثار سم را در جگر خود احساس کرد و کم کم درد شديدي بر او عارض شد. در همان حال، ام الفضل از کرده خويش پشيمان شد و به گريه افتاد.
حضرت به او فرمود: چرا گريه مي کني؟ اکنون که مرا کشتي، گريه تو سودي ندارد. اين را بدان که به خاطر اين خيانتي که کردي، به چنان دردي مبتلا شوي که هرگز علاج ندارد و چنان به فقر و تنگدستي مبتلا گردي که جبران پذير نباشد. بر اثر نفرين آن حضرت، دردي در ام الفضل پديدار گرديد و همه اموالش را در راه معالجه آن مصرف کرد و به فقر و بدبختي افتاد و به بدترين شکل مُرد و برادرش جعفر نيز در حال مستي، به چاه افتاد و جسد بي جانش را از چاه بيرون آوردند.